سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک جدیدی از زندگی

فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی ...

هوالحاکم           فصل هشتم

گیاه پزشکی      Herbal Medicine

کاربرد طبی گیاهان دارویی قدمتی باندازه خود طبابت دارد.گذشته از آنچه

در جهان شرق می گذرد و پیشرفت های چشمگیری که در رشد و توسعه

این تکنیک داده شده است در جهان غرب تا شروع قرن نوزدهم میلادی بخش

اعظم طب را تشکیل می داد. سال 1803 داروساز آلمانی ؛ فردریک سرتویرنر؛

مورفین را از تریاک خام جدا کرد و از آن به بعد در آمریکا و اروپا به این

جداسازی مواد موثر از گیاهان مشغول اند چون موثرتر از خود گیاه بود.

در طول پنجاه سال بعد هزاران دارو از گیاهان استخراج گردید و بطور

مصنوعی ساخته شد در سال 1960 گیاه پزشکی بصورت یک کنجکاوی

تاریخ در آمد و در سال 1970 از نو احیاء شد علت اصلی احیاء آن هم

اثرات جانبی داروهای شیمیایی بود که باین صورت واکنش خود را نشان داد.

به تازگی موج جدیدی که از عوامل متعددی ناشی می شود و در گفتار بعدی

مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد باعث شد رغبت پرتوانی متوجه کشت

و تولید انبوه و شبیه سازی گیاهان دارویی در غرب ایجاد شده و پیوندی

بین شرق و غرب در این باب خود را بوضوح نشان می دهد.

فصل نهم        

آخرین مکمل های پزشکی در درمان بیمیاریهای روان تنی

1- استئوپاتی ( Osteopathy)

در لغت به معنی بیماری استخوانی است و ابداع کننده آن ؛ تنروتیلوراستیل،

است او در اصل پزشک است ولی دلسرد از داروهای تجویزی شیمیایی به جا

انداختن رو آورد.

استئوپاتی می تواند با توجه به آناتومی سالم استخوان، عضلات و اعصاب و

برگرداندن بدن به حالت سالم خود دردهایی مثل مشکلات مفصلی همچون

کمر درد و خشکی گردن را درمان کند همچنین به خاطر ارتباط سیستم عصبی

با تمام بدن در تمام بیماریها مثل: ذات الریه و اسهال هم موثر است، افزایش

کارایی موضعی سیستم گردش خون و سیستم عصبی از دیگر خدمات این

تکنیک است.

                                                              (ادامه دارد)

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی فصل هفتم

هوالمصور             فصل هفتم

 

همئوپاتی ( Homeopathy )

 

‌‌‌‌A- مشتق از کلمه یونانی Homios بمعنی مشابه و Pathos بمعنی رنج بردن

یعنی احساس درد مشابه

B- ابداع پزشک برجسته آلمانی ؛ ساموئل هانه مان(Dr.Samuel Hahnemann)

C- اصول بنیادی روش همئوپاتی.

- هر چیز، شبیه خود را درمان می کند.

- هرچه مقدار داروی تجویز شده کمتر باشد درمان نیرومندتر است.

- تنها یک درمان، در یک زمان معین برای هر فرد مناسب است.

 یعنی همئوپاتی در مقابله با همه بیماری ها از روش ؛ بن ونیست ؛ استفاده می کند

   بیمار با مصرف مقادیر ناچیزی از مواد مضر سیستم ایمنی بدن را بکار می اندازد

    تا اگر مرضی وجود داشته باشد از بدن رانده شود به خلاف واکسیناسیون که اساس

    آن بر ارگانیسم های واقعی است که موجب بیماری می شوند در ضمن در همئوپاتی

    بر نشانه های بیمار تکیه نمی شود. پزشک همئوپات در استفاده از سیستم پرداخته

    سموم و گیاهان سمی که نشانه های بیمار را تقلید می کنند مزه آنچه را که می خواهد

    درمان کند به بدن می چشاند.

بطور مثال در مقابله با خستگی و کج خلقی مزمن، از دانه های آسیاب شده ؛ناکس ومیکا؛

(Nux Vomica) که حاوی ؛ استر کنین ؛ می باشند و همان نشانه ها را تولید

می کنند استفاده می شود در واقع آزمایش ؛ بن ونیست ؛ ثابت کرد که بدن می تواند

در مقابل مقادیر نا چیزی از مواد بیگانه واکنش نشان دهد و باین ترتیب نه کل منطق

همئوپاتی بلکه گوشه ای از آن تائید نمود و بقیه اصول آن همچنان مبهم و دو پهلو

 باقی مانده است.

قضیه از آن موقعی شروع شد که ؛ هانه مان ؛ می خواست علت تاثیر پوست خشکیده

تنه درخت گنه گنه را دردرمان مالاریا توضیح دهد قبلا اعتقاد بر این بود که تلخی آن

علت اصلی است ولی وقتی خود او مقداری از پوست را خورد و آثار مالاریا در او پیدا

شد باین نتیجه رسید که ماده ای که علائم ویژه ای را در فرد سالم ایجاد می کند می تواند

بیماری فردی را که از همین علائم رنج می برد را هم درمان کند.

در طول پنجاه سال بعد همین آزمایش روی نود گیاه دیگر تجربه شد. ؛هانه مان؛ این

آزمایشها را ؛ اثبات؛ و سری علامت های ایجاد شده را ؛ تابلوهای دارو ؛ خواند.

امروزه بیش از دوهزار ماده گیاهی، حیوانی و معدنی مورد استفاده این روش قرار

می گیرند بعنوان مثال در سال 1900 بیست و دو کاج پزشکی همئو پاتی و چهارده

هزار تا پانزده هزار پزشک همئوپات یعنی یک ششم کل پزشکان آمریکا باین روش

مشغول بودند. از سال 1900 تا 1970 این رشته در فرانسه، آلمان ، هند ، آمریکا

جنوبی، انگلیس جا باز کرد ( تمام پزشکان سلطنتی همو پات بودند) ولی در آمریکا

رو به افول گذاشت تا سال 1971 جذابیت خود را در آمریکا دوباره بازیافت.جای پای

این تکنیک را می توان در کتاب های ؛ هیپو کراتیز ؛ و یا ؛ پاراسلوس ؛ پزشک آلمانی

قرن شانزدهم مشاهده کرد.

سال 1980 در نشریه علمی و معتبر داروشناسی انگلیسی شفا بخشی های همئوپاتی

را در معالجات التهاب مفصلی شبه روماتیسمی آورده است با اینکه ماده درمانی

آنقدر رقیق می شود که کمتر اثر شیمیایی آن می تواند تاثیر بگذارد.

 

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالحق              فصل ششم(قسمت سی دوم)

اینک ما در آستانه مرزی هستیم که عرفان را از فراروانشناسی و ارتباطهای انسانی

را از عرفان جدا می سازد و با این وصف هر یک از این دو قلمرو روشنی بخش

دیگری است.

فراروانشناسی به اثبات می رساند که موجود انسانی این من گمشده در دنیایی ستیزگر

و بیگانه نیست همچنان که عرفان میدانهای شناخت دیگری یافته که در قلمرو آنها

توانایی های فوق عادی امری روزانه است هیچ کس الزامی به گذشتن از این حد ندارد.

شاید عرفان راستین امروز، توان فوق عادی فردا باشد و توان فوق عادی دیروز

فراروانشناسی فردا.

چوپانها و کشاورزان که معمولا با سواد هم نیستند دارای چنین درجه ای از اصالت

و پاکی روحانی معنوی هستند که برخی از مردان معنوی ممکن است به آنها حسادت

نمایند و حسرت آنها را بخورند این به آن علت است که آنها فرصت و زمان تنها ماندن

با خود را دارند، فرصت اندیشه، فکر و حس. و هنگامی که از فکر و خیال خسته

می شوند ذهنشان خالی از هرچیز دیگر می گردد و افکار و اندیشه هایی را که از

ماوراء می آید می گیرند. بگونه ای که می توانند سرطان های قابل درمان مثل

؛ لوسمی لنفوسیتیک ؛ یا ؛ لنفوم هوجکین ؛ و حتی سرطانهای غیر قابل درمان مثل

سرطان های ریوی و مغزی را درمان کنند.

این در حالی است که 99/99٪ از بیماران سرطانی که تحت مداوا قرار نگرفته اند

در عرض شش ماه و آنهایی هم که تحت درمان قرار گرفته اند با کاربرد حداکثر

روشهای درمانی نود درصدشان هم پنج سال زنده نمی مانند ولی عجیب است

بدانیم که طبق آمار سال 1985 یک بیست هزارم کلیه بیماران سرطانی درمان خود

بخود داشته اند آن هم بدون هیچگونه استفاده از فراورده های طب صنعتی بلکه

فقط و فقط آنچه باعث بهبودی آنها شده بهره وری از امکانات جهان پیچیده

درونی شان بوده است.

در این میان گر چه اندیشمندانی همچون ؛ دکتر مایکل لرنر؛ نتوانسته اند به نتایج

مناسبی بصورت سیستماتیک برسند ولی شواهد تجربی بحدی است که ما را مجبور

به قبول با چشم و گوش بسته می کند.

آنچه حائز اهمیت است این است که هر چه بشر بیشتر و پیشتر می رود عقب

بودنش را در شناخت خود و استاد قدیمی اش طبیعت بهتر می بیند.

بقول استاد کریشنامورتی:

ذهن اکثر ما شلوغ و پر سر و صدا است همیشه در مورد چیزی با خود حرف

می زند یا سعی به انجام چنین کاری دارد... همیشه پر صدا و در حال حرکت

است ... عمل ما از همان مغز پر سر و صدا نشات می گیرد. هر عملی که از

سر و صدا ناشی شود، سر و صدا و گم گشتگی بیشتری را بوجود می آورد. از

آنجایی که زندگی یک حرکت است پس اگر معنی واقعی ارتباط داشتن، مشکل

برقراری ارتباط و غیر کلامی بودن ذهن را مشاهده کرده و بیاموزید در عمل

خود طبیعی و آزادانه رفتار خواهید کرد و به راحتی و بدون هیچ تلاشی در

موقعیت ارتباط و مشارکت با طبیعت قرار می گیرید در چنین شرائطی در

می یابید که نه تنها با طبیعت و دنیا و هر آنچه در اطرافتان است بلکه با خودتان

نیز مشارکت دارید، همدلی و مشارکت با خود یعنی قرار گرفتن در سکوت کامل

تا ذهن قادر باشد در مورد هر چیزی از توان خود استفاده کند و از همین جاست

که عمل پاک وبی سر و صدا ناشی می شود تنها با تهی شدن ذهن است که عمل

خلاق و پاک تحقق می یابد.

بهمین جهت بشر متمدن هنوز مشکلات خود را حل نکرده است چرا که نحوه

زندگی توام با صلح و آرامش در جهان ، ایجاد همبستگی بین تمام انسانها و

چگونگی برقراری تماسی صمیمی با طبیعت را نیاموخته است حتی هنوز

عشق را نفهمیده و آنچه را که همیشه تحت عنوان عشق می پنداشته نوعی

کامرواسازی و انتفاع بوده است.

 

                                                  



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالمشکور         فصل ششم (قسمت سی و یکم)

بهار شد و در میخانه باز باید کرد   بسوی عاشق مجنون نماز باید کرد.

با آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای تک تک عزیزان و سروران گرامی.

11- شفای روحی با درک مستقیم (Telepathy)

A- انسان امروزی اینطور آموخته که فکر و اندیشه بشر را از حیوان ها جدا

کرده ولی افکار غیر قابل کنترل باعث می شوند تا انسان در سیر و سفر

آسمونی خود از بسیاری از حیوانها پائین تر قرار گیرد در حالی که حیوانها

بیش از وقوع حادثه ای مثل زمین لرزه مدتها زودتر از انسانها از آن اطلاع

می یابند آنهم با سیستم و روش متفاوت از فکر و اندیشه در حالی که ما

می توانیم از ؛ قدرت ذهن (The power of the mind)؛خود بیش از آنها

استفاده ببریم نمونه این توانایی بهبودهایی است که دیده یا شنیده ایم.

B- در شفای روحی بیماران، اصطلاحات پزشکی، روانشناسی و زیست شناسی

از توجیه آن عاجزند که غالبا بصورت ناگهانی، آنی، بدنبال دعا، توسط افراد

معنوی، در گروه های دسته جمعی یا حضور در مکانهای مقدس با تفکر مثبت

کنترل شده و دستهای بلند به سوی آسمان اتفاق می افتد. مانند ؛ زیارتگاه لرد

فرانسه؛ واقع در جنوب غربی کشور جایی که ؛ برنادت سوبیرو ؛ مریم مقدس

را آنجا مشاهده کرد و بعدها صدها نفر در آنجا شفا گرفتند.

C- خانم ؛ دکتر دلرس کریگر؛ پرفسور پرستاری آمریکا می گوید:

وقتی یک فرد معنوی دستهای خود را نزدیک بیمار می کند سطح هموگلوبین بیمار

(جزء حیاتی گلبولهای قرمز خون) بطور قابل ملاحظه ای افزایش میابد. که خود

منعکس کننده پیشرفت کلی سلامتی و شادابی است لذا پرستانی که به نیت شفا،

بیماران را لمس می کنند میزان هموگلوبین را بیشتر افزایش می دهند تا آنهایی

که فقط به نیت مراقبت از بیمار.(American Journal of Nursing)

این بود پاره ای از تکنیک های استفاده از توانمندی های درونی مان که بوسیله

آن می توانیم جهانی وسیع تر برای خود بسازیم اما در این بین نباید نقش منفی

خرافه ها و روشهایی که از طریق شیادان در این باب مطرح می شود را فراموش

کرد که چون بعضا به نتایجی هم منجر می شود طرفدارانی پیدا کرده است.

دکتر ب.ف.اسکینر روانشناس مشهور آمریکایی در این زمینه می گوید:

چند کبوتر گرسنه را به مدت دوازده ساعت در یک قفس زندانی کردم یک توزیع

کننده خودکار به فواصل زمانی معین چند دانه خوراکی را به درون قفس می ریخت

و کبوتر ها با اشتهای تمام می خوردند پس از اتمام آزمایش حالات عجیب و غریبی

در کبوترها پیش آمده بود یعضی از آنها پیوسته یکی از پنجه های خود را بلند

می کردند برخی دیگر با تمام توان گردن می کشیدند و دسته ای دیگر بال چپ خود

را در آسمان گردش می دادند و مانند اینها با تعجب تمام وقتی بررسی کردم فهمیدم

کبوترها وقتی مشغول کاوش قفس بوده اند دانه های خوراکی بر حسب تصادف

موقعی فرو می افتاده که آنها حرکت خاص انجام می داده اند و با این احساس رابطه

علی و معلولی بین آنها ایجاد کرده به نوعی حرکت جادویی معتقد شده بودند البته این

حالت تا پایان گرسنگی و نیاز بیشتر ادامه نداشت.

 

                                                    (ادامه دارد)

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالعلی و العظیم     فصل ششم ( قسمت سی ام)

با سلام و احترام ضمن گرامیداشت و عرض تسلیت به مناسبت رحلت

حضرت رسول اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا (ع)

خدمت شما دوستان و همچنین پیشا پیش فرارسیدن فصل شکفتن شکوفه ها و

جوانه زدن درختان و آرامش رسیدن قلبها و تحول در روح و روان انسانها

را تبریک عرض  نموده و موفقیت و بهروزی کلیه دوستان را از خداوند منان

خواهانم. و آرزومندم که سال جدید سالی پر از شادمانی و سرور و مملو ازعشق

به خالق یکتا و ائمه اطهار و سلامتی خود و خانواده محترمتان باشد. چند کلامی

از استاد دکتر شریعتی را برای پیمودن راه زندگانی برایتان بیان می کنم.

خدایا: به من توفیق تلاش در شکست،صبر در نا امیدی، رفتن بی همراه،

جهاد بی سلاح، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، ایمان بی ریا،

خوبی بی نمود، جسارت بی خامی، مناعت بی غرور، تنهایی در انبوه جمعیت و

دوست داشتن بی آنکه دوستم بدارند مرا روزی کن، خدایا عقیده ام را از دست عقده ام

مصون بدار و بار الهی به من تقوای ستیز بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از

تقوای پرهیز مصونم دار، تا در خلوت عزلت نپوسم.

 

10- روش ؛هاروی دوسن دنی؛ بنام ؛رویای هشیارانه مستقل؛

A- ابتدا مراحل رویا را بشناسیم: 

a) مرحله ای که همه خواب می بینند.

b) مرحله حرکت سریع چشم ها (Rapid Eyes Movement(R.E.M

که آنرا شبه تناقص (Paradox) می نامند چون در موج نگاری مغزی حالت

خواب امواج آرام تتا و دلتا باید باشد ولی در این حالت یعنی مرحله دوم، امواج

آلفا و بتا را نشان می دهد که ویژگی حالت بیداری و نیمه بیداری است این همان

وقتی است که در حال رویا هستید.

دکتر دمان و کلتمان می گویند اگر فرد را در این مرحله از خواب بیدار کنید

توصیف دقیقی از رویای خود به عمل می آورد اما در مواقع دیگر به ندرت

رویای خود را به یاد می آورد.

c) در این مرحله رویای ما در خودآگاه ضعیف شده به ضبط می رسد.

B- حال یاد بگیریم چگونه رویای خود را به یاد آوریم:

a)    قبل از خواب به حالت ریلکسی یا وارهیدگی در آیید.

b)    خود را در سطح آلفا قرار دهید.

c)    چند جمله مثبت را تکرار کنید مثل اینکه من حق دارم رویاهای خود

را به یاد آورم، فردا صبح حتما رویای خود را به یاد خواهم داشت، من باید

دست کم یکی از رویاهای خود را به یاد آورم.

d)    برای فردای خود برنامه ذهنی بنویسید که از خواب برخواسته اید و رویا

را به یاد می آورید و می نویسید.

e)    ازموجبات امواج بتا پرهیز کنید مثل فکر کردن، جنبیدن، گشودن چشم ها،

C- آیا می دانید توانایی حل بعضی از مسائل را در حالت خواب دارید؟

a)    نخست نتیجه نهایی آنچه را که در جست و جویش هستید در ذهن خود

 مجسم نمائید.

b)    در حالت آلفا به یک تک گفتار درونی مبادرت ورزید مثل:

امشب، ذهن من به حل فلان مساله خواهد پرداخت و فردا پس از خواب راه حل

مساله بصوت رویا یا الهام به یادم خواهد آمد.

c)    مهم به یاد آوردن آن راه حل است که می توان با ؛ تداعی بازتابی ؛ به یاد

آورد مثلا جمله بالا را وقتی می گویید نیم لیوان آب بخورید و فردا همین جمله را

در نوشیدن نیم دیگر تکرار کنید.

D- همه می خواهند سر وقت بیدار شوند کافی است:

a)    ساعت شماطه داری را در ساعتی که می خواهید بیدار شوید قرار دهید و

عقربه هایش را منظم کنید.

b)    در حالت وارهیدگی یا ریلکس قرار گیرید.

c)    به ساعت دقائقی نگاه کنید و خود را فردا در همین ساعت بیدار شده

تجسم کنید.

d)    فردا این موفقیت استفاده از ساعت را برای خود بزبان بیاورید و خودتان را

تشویق کنید.

 

                                                    (ادامه دارد)



Weblog Themes By Pichak

........ مطالب قدیمی‌تر >>

لینک های مفید

درباره وبلاگ


محمد رهگذر
این وبلاگ به توصیه استاد عزیز دکتر سید علی اکبر هاشمی جهت استفاده دوستان از نوشته های و تحقیقات ایشان بنا گردید.

بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 155217