سلام ...
مرسي لذت برديم از مطالب مخصوصا اين استاد :
و آنچه را كه هميشه تحت عنوان عشق مي پنداشته نوعي كامرواسازي و انتفاع بوده است......
سلام
خيلي خيلي جالب بود. اون قضيه چوپانها و كشاورزان كه مشخص بود... تاريخ هم اين رو خيلي راحت ثابت ميكنه حتي تاريخ پيامبران.
استادي رو ميشناسم كه ميفرمود الآن ديگه اين عبادات روزمره در ميان مردم تشنگي انسان رو برطرف نميكنه اينقدر كه همه چيز مخلوط شده و ذهنها درگير. به ما هم اكيدا توصيه ميكردند كه حداقل ماهي يكبار از اين محيط دور شده و به كوه و صحرا بريد و خلوتي داشته باشيد تا اثرش رو به راحتي درك كنيد...
راستي خدا كجاست؟؟
يا علي
به روزم
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد؟
سلام دوست عزيز
از نوشته هاتون پيداست كه خيلي براشون زحمت مي كشين
دستتون درد نكنه و ممنونم از حضورتون تو لبگزه
سلام به شما دوست محترم
بحث زيبايي بود مي خوام بپرسم من بعضي وقت ها كه حالت عادي دارم
انگار يكي با هام حرف مي زنه از كارا و حوادث مي گه
مخصوصا اگر در همون لحظه خطر يا مسئله ناجوري باشه بيشتر
به روحم پيله مي كنه و هر وقت هم به حرفاش گوش نمي دم ضرر
مي كنم اين چه حالتي است يه بار تو خواب خودش اومده
به من گفته مي خوام مواظبت باشم بده مگه
يه وقتهايي ازش مي ترسم اخه اگر خودم رو به بي خيالي بزنم
تمام دورن منو به هم مي ريزه احساس مي كنم داد مي زنه
شما مي دونيد اين چيه چه جوري مي شه بيشتر شناختش
موفق باشيد