سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک جدیدی از زندگی

فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالحق              فصل ششم(قسمت سی دوم)

اینک ما در آستانه مرزی هستیم که عرفان را از فراروانشناسی و ارتباطهای انسانی

را از عرفان جدا می سازد و با این وصف هر یک از این دو قلمرو روشنی بخش

دیگری است.

فراروانشناسی به اثبات می رساند که موجود انسانی این من گمشده در دنیایی ستیزگر

و بیگانه نیست همچنان که عرفان میدانهای شناخت دیگری یافته که در قلمرو آنها

توانایی های فوق عادی امری روزانه است هیچ کس الزامی به گذشتن از این حد ندارد.

شاید عرفان راستین امروز، توان فوق عادی فردا باشد و توان فوق عادی دیروز

فراروانشناسی فردا.

چوپانها و کشاورزان که معمولا با سواد هم نیستند دارای چنین درجه ای از اصالت

و پاکی روحانی معنوی هستند که برخی از مردان معنوی ممکن است به آنها حسادت

نمایند و حسرت آنها را بخورند این به آن علت است که آنها فرصت و زمان تنها ماندن

با خود را دارند، فرصت اندیشه، فکر و حس. و هنگامی که از فکر و خیال خسته

می شوند ذهنشان خالی از هرچیز دیگر می گردد و افکار و اندیشه هایی را که از

ماوراء می آید می گیرند. بگونه ای که می توانند سرطان های قابل درمان مثل

؛ لوسمی لنفوسیتیک ؛ یا ؛ لنفوم هوجکین ؛ و حتی سرطانهای غیر قابل درمان مثل

سرطان های ریوی و مغزی را درمان کنند.

این در حالی است که 99/99٪ از بیماران سرطانی که تحت مداوا قرار نگرفته اند

در عرض شش ماه و آنهایی هم که تحت درمان قرار گرفته اند با کاربرد حداکثر

روشهای درمانی نود درصدشان هم پنج سال زنده نمی مانند ولی عجیب است

بدانیم که طبق آمار سال 1985 یک بیست هزارم کلیه بیماران سرطانی درمان خود

بخود داشته اند آن هم بدون هیچگونه استفاده از فراورده های طب صنعتی بلکه

فقط و فقط آنچه باعث بهبودی آنها شده بهره وری از امکانات جهان پیچیده

درونی شان بوده است.

در این میان گر چه اندیشمندانی همچون ؛ دکتر مایکل لرنر؛ نتوانسته اند به نتایج

مناسبی بصورت سیستماتیک برسند ولی شواهد تجربی بحدی است که ما را مجبور

به قبول با چشم و گوش بسته می کند.

آنچه حائز اهمیت است این است که هر چه بشر بیشتر و پیشتر می رود عقب

بودنش را در شناخت خود و استاد قدیمی اش طبیعت بهتر می بیند.

بقول استاد کریشنامورتی:

ذهن اکثر ما شلوغ و پر سر و صدا است همیشه در مورد چیزی با خود حرف

می زند یا سعی به انجام چنین کاری دارد... همیشه پر صدا و در حال حرکت

است ... عمل ما از همان مغز پر سر و صدا نشات می گیرد. هر عملی که از

سر و صدا ناشی شود، سر و صدا و گم گشتگی بیشتری را بوجود می آورد. از

آنجایی که زندگی یک حرکت است پس اگر معنی واقعی ارتباط داشتن، مشکل

برقراری ارتباط و غیر کلامی بودن ذهن را مشاهده کرده و بیاموزید در عمل

خود طبیعی و آزادانه رفتار خواهید کرد و به راحتی و بدون هیچ تلاشی در

موقعیت ارتباط و مشارکت با طبیعت قرار می گیرید در چنین شرائطی در

می یابید که نه تنها با طبیعت و دنیا و هر آنچه در اطرافتان است بلکه با خودتان

نیز مشارکت دارید، همدلی و مشارکت با خود یعنی قرار گرفتن در سکوت کامل

تا ذهن قادر باشد در مورد هر چیزی از توان خود استفاده کند و از همین جاست

که عمل پاک وبی سر و صدا ناشی می شود تنها با تهی شدن ذهن است که عمل

خلاق و پاک تحقق می یابد.

بهمین جهت بشر متمدن هنوز مشکلات خود را حل نکرده است چرا که نحوه

زندگی توام با صلح و آرامش در جهان ، ایجاد همبستگی بین تمام انسانها و

چگونگی برقراری تماسی صمیمی با طبیعت را نیاموخته است حتی هنوز

عشق را نفهمیده و آنچه را که همیشه تحت عنوان عشق می پنداشته نوعی

کامرواسازی و انتفاع بوده است.

 

                                                  



Weblog Themes By Pichak

لینک های مفید

درباره وبلاگ


محمد رهگذر
این وبلاگ به توصیه استاد عزیز دکتر سید علی اکبر هاشمی جهت استفاده دوستان از نوشته های و تحقیقات ایشان بنا گردید.

بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 155358