فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی
هوالحکیم فصل ششم (قسمت هیجدهم)
سالروز ولادت با سعادت حضرت مسیح (ع) را به
محضر آقا امام الزمان(عج) و تمام مسیحیان و
مسلمانان جهان و شما دوستان گرامی تبریک
و تهنیت عرض می نمایم.
2- دکتر ؛ مارکی دوپوی سگور ؛
یکی از هواداران مسمر با کشف پدیده خوابگردی ارادی که
در سال 1784 به اطلاع مسمر رسید و بعدها برای نخستین
بار پیدایش نیروهای فوق عادی در حالت خواب مصنوعی
را کشف کرد.
چنانکه دکتر ؛ ژ.ر.راژر؛ در اثری پژوهشی تحت عنوان
؛ خواب مصنوعی ؛ سوفرولوژی و پزشکی به هنگام بحث
درباره کشفهای مارکی دوپوی سگور می نویسد:
مارکی دوپوی سگور مشاهده کرد که فرد مورد آزمایش،
هنگامی که به خواب مصنوعی فرو می رود از نوعی
پیش آگاهی خارق العاده برخوردار می گردد که به وسیله آن
می تواند اطلاعات جالبی در مورد بیماری شخصی خود یا
دیگران بدست آورد. او بود که پیش از همه اصلاح روشن
بینی را بکار برد؛ موضوع این بود که وی مشاهده می کرد
بیمارانی که به خواب مصنوعی فرو رفته اند هرگاه بیماران
دیگر را لمس کنند می توانند عضو ناسالم آنان را به دقت
تعیین نمایند. یکی از بیماریهایی که با خواب مصنوعی درمان
می شد می گفت هرگاه دستم با قسمتهای رنجور بدن کس دیگری
تماس می یابد در همان قسمت از بدن خودم احساس ناراحتی می کنم.
3- پیروان مسمر شکل جدیدی از مسمریسم را در سراسر فرانسه
گسترانیدند که در آن سروش یا خبردهنده دیگر خود شخص خواب
کننده نیست بلکه فردی است که وی را به خواب برده اند و در این
سبک برانگیختن تشنجها و حالتهای تیخیری کاری بیهوده است.
4- در سال 1813 کشیشی به نام ؛ آبه فاریا ؛ یک درس همگانی
خواب مصنوعی که در آن زمان؛ مانیه تیسم (Magnetism)
نامیده می شد ترتیب داد. وی پیشگام ؛ تلقین ؛ است و پایه گذار
روش مشهور ( بخوابید ... بخوابید ...) که بعدها همین روش در
دست افرادی همچون ؛ بارون دوپوتت و دکتر برتران و لافونتن ؛
به نتایج قابل توجهی رسید ولی ابزار نامطمئنی محسوب می گردد.
دکتر برتران می گوید که خیره شدن به هر چیز بی اهمیتی ممکن
است به نوعی خواب آلودگی بیانجامد.
5- دکتر ؛ جمیزبرید؛
جراح اهل منچستر در حدود سال 1840 هیپنوتیسم را کشف کرد
و تاثیراتش را از کارهای نمایشی لافونتن گرفت. او هیچگونه
اعتقادی به ؛ سیال مغناطیسی ؛ و ؛ هیجانهای تسخیری ، نداشت
او گمان می کرد خستگی عصبی ناشی از تمرکز مداوم خواب آور
است و بهمین جهت پدیده مورد بحث را ؛ هیپنوز یا هیپنوتیسم ؛
نامید که مشتق کلمه یونانی Hypnos به معنی شیطان خواب.
او نتیجه پژوهشهای خود را تحت عنوان نوروز و هیپنولوژی
منتشر ساخت که همین پژوهشها مبنای فعالیتهای محققان
پس از او شد.
(ادامه دارد)