فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی
هوالمشکور فصل ششم (قسمت سی و یکم)
بهار شد و در میخانه باز باید کرد بسوی عاشق مجنون نماز باید کرد.
با آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای تک تک عزیزان و سروران گرامی.
11- شفای روحی با درک مستقیم (Telepathy)
A- انسان امروزی اینطور آموخته که فکر و اندیشه بشر را از حیوان ها جدا
کرده ولی افکار غیر قابل کنترل باعث می شوند تا انسان در سیر و سفر
آسمونی خود از بسیاری از حیوانها پائین تر قرار گیرد در حالی که حیوانها
بیش از وقوع حادثه ای مثل زمین لرزه مدتها زودتر از انسانها از آن اطلاع
می یابند آنهم با سیستم و روش متفاوت از فکر و اندیشه در حالی که ما
می توانیم از ؛ قدرت ذهن (The power of the mind)؛خود بیش از آنها
استفاده ببریم نمونه این توانایی بهبودهایی است که دیده یا شنیده ایم.
B- در شفای روحی بیماران، اصطلاحات پزشکی، روانشناسی و زیست شناسی
از توجیه آن عاجزند که غالبا بصورت ناگهانی، آنی، بدنبال دعا، توسط افراد
معنوی، در گروه های دسته جمعی یا حضور در مکانهای مقدس با تفکر مثبت
کنترل شده و دستهای بلند به سوی آسمان اتفاق می افتد. مانند ؛ زیارتگاه لرد
فرانسه؛ واقع در جنوب غربی کشور جایی که ؛ برنادت سوبیرو ؛ مریم مقدس
را آنجا مشاهده کرد و بعدها صدها نفر در آنجا شفا گرفتند.
C- خانم ؛ دکتر دلرس کریگر؛ پرفسور پرستاری آمریکا می گوید:
وقتی یک فرد معنوی دستهای خود را نزدیک بیمار می کند سطح هموگلوبین بیمار
(جزء حیاتی گلبولهای قرمز خون) بطور قابل ملاحظه ای افزایش میابد. که خود
منعکس کننده پیشرفت کلی سلامتی و شادابی است لذا پرستانی که به نیت شفا،
بیماران را لمس می کنند میزان هموگلوبین را بیشتر افزایش می دهند تا آنهایی
که فقط به نیت مراقبت از بیمار.(American Journal of Nursing)
این بود پاره ای از تکنیک های استفاده از توانمندی های درونی مان که بوسیله
آن می توانیم جهانی وسیع تر برای خود بسازیم اما در این بین نباید نقش منفی
خرافه ها و روشهایی که از طریق شیادان در این باب مطرح می شود را فراموش
کرد که چون بعضا به نتایجی هم منجر می شود طرفدارانی پیدا کرده است.
دکتر ب.ف.اسکینر روانشناس مشهور آمریکایی در این زمینه می گوید:
چند کبوتر گرسنه را به مدت دوازده ساعت در یک قفس زندانی کردم یک توزیع
کننده خودکار به فواصل زمانی معین چند دانه خوراکی را به درون قفس می ریخت
و کبوتر ها با اشتهای تمام می خوردند پس از اتمام آزمایش حالات عجیب و غریبی
در کبوترها پیش آمده بود یعضی از آنها پیوسته یکی از پنجه های خود را بلند
می کردند برخی دیگر با تمام توان گردن می کشیدند و دسته ای دیگر بال چپ خود
را در آسمان گردش می دادند و مانند اینها با تعجب تمام وقتی بررسی کردم فهمیدم
کبوترها وقتی مشغول کاوش قفس بوده اند دانه های خوراکی بر حسب تصادف
موقعی فرو می افتاده که آنها حرکت خاص انجام می داده اند و با این احساس رابطه
علی و معلولی بین آنها ایجاد کرده به نوعی حرکت جادویی معتقد شده بودند البته این
حالت تا پایان گرسنگی و نیاز بیشتر ادامه نداشت.
(ادامه دارد)