معنی درمانی لوگوتراپی
هوالحکیم فصل چهارم (قسمت ششم)
" مکتب سوم روان درمانی وین "
2- لوگوتراپی مخالف نظرهای " آدلر" مبتنی بر قدرت طلبی انسان و " فروید"
مبتنی بر لذت طلبی آدمی است چون فروید می گوید:
انسان فقط به دنبال سه چیز است:
- ارضاء غرائز و امیال درونی اش
- انطباق و همسویی با محیط بیرونی اش
- ارضاء تعارضاتی که بین سه بعد وجودیش موجود است:
· نهاد، که نیروی است پیرو اصل ذات و متشکل از امیال و کیفیت های روانی
که به ارث برده است.
· خود، که نیروی است بین نیازها وامیال کور و خام نهاد و اقتضائات جهان
واقعیات خارجی.
· من برتر، که نیروی است متوجه موازین و ارزشهای اخلاقی.
ولی لوگوتراپی مخالف آن است و می گوید انسان موجودی است" معنی طلب"
که اگر زندگیش معنی نداشته باشد از هیچ کدام از ارضاء امیال درونی و
تطابیق های بیرونی لذت کامل نمی برد.
البته در این بین پاره ای از صاحبان نظران بر این باورند که معنی و ارزش
چیزی نیست مگر مکانیسم های دفاعی، واکنش معکوس و بهگرایی و انسان
بخاطر آنها معنا را می سازد تا زمانیکه آسایش او اقتضاء کند. اما لوگوتراپی
می گوید: انسان موجودی است که بخاطر ایده ها و ارزش هایش زندگی می کند
و حتی حاضر است در راهش جان ببازد نه بلعکس.
3 – تحقیقات سایکو دینامیکی درباره ارزش ها، مجاز و منطقی است که بتواند
نیروهای برانگیزاننده را در انسان کشف و آشکار کند و لی این به آن معنی
نیست که همچون آگزیستانسیالیست ها مثل " ژان پل سارتر" بگوئیم:
انسان سازنده خود، طراح عنصر و جوهر وجودی خود است و ایده های او هم
چیزی جز حقیقتی ساخته و پرداخته خود او نیست بلکه معنی هستی ما ساخته
ذهن خود ما نیست حقیقتی است واقعی که ما آنرا جستجو و کشف می کنیم.
4- چیزی که برانگیزاننده انسان است.
کشمکش های درونی و اخلاقی و بیرونی مذهبی نیست آنهم به هدف ارضاء
اخلاق و آسودگی وجدان بلکه دوست داشتن است که خواستن و برخواستن را
بدنبال می آورد دوست داشتن حقایقی مثل خدا، مردان معنوی، همسر،
شوهر، فرزند و...
5- " ناکامی وجودی "
زمانی است که انسان در معنی خواهی با ناکامی مواجه شود که منجر می شود
به نوروزهای " زائیده اندیشه " یا " نئوژنیک " که متفاوت است با نوروزهای
" زائیده روان" یا " سایکوژنیک" وعلت اصلی آنها تعارض و کشمکش بین امیال وغرائزنیست طبق آنچه فروید گمان می کند بلکه عامل اصلی برخورد
ارزش هاست که مربوط به بعد معنوی و روحانی انسان است که با روشهای
رایج روان درمانی نیز قابل درمان نیستند و فقط باید لوگوتراپی کرد بجای
اینکه به تعقیب عوامل و ریشه های نا آگاهانه مسائل فرد در ارتباط با غرایز
و امیال و برانگیزاننده ها بپردازد با مسائل روحانی فرد بطور صادقانه و
خستگی ناپذیر برخورد می کند.
رویارویی با مسائلی که جنبه روحانی دارند مثل آرزوی داشتن زندگی پر
معنی یا ناکامی و سر خوردگی ناشی از نرسیدن به این آرزو.