سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک جدیدی از زندگی

فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالجلال           فصل ششم (قسمت نوزدهم)

فرارسیدن عید سعید قربان را به محضر اقا ولی عصر(عج)

و تمام مسلمانان و شما دوستان گرامی تبریک و تهنیت عرض

می نمایم.

Hypnosis دارای دو تعریف و دو تحلیل است:

1- هیلگارد 1979 Hilgard:

تعریف: حالت تغییر یافته هشیاری که در آن با جریان هشیاری

شخص تقسیم یا تجزیه می شود.

تحلیل: این خواب قرار گرفتن تحت فرآیند ؛ القاء Induction؛

می باشد که اجازه می دهد به ؛ تلقین Suggestion؛ جواب

داده شود و باین صورت کنترل فرآیندهای فیزیولوژیکی را که

درحالت هشیاری طبیعی غیر ممکن است ممکن می کند.

2- باربر 1984 Barber:

تعریف: شبیه به صفت تعمیم یافته ای است که جزیی از

ویژگی های فرد است.

تحلیل: تلقین پذیری با نبود حالت هشیاری طبیعی نا ممکن است.

با این اختلاف تحلیل، هر دو محقق معتقدند که ابزار بالینی بسیار

موثری است که ممکن است در موارد زیر به کنترل درد کمک کند.

درد زایمان، سردرد، درد سرطان، کمر درد خفیف، دردماهیچه

صورت، درد ناشی از کار زیاد.

برانون وفیست می گوید: تجربه اثبات کرده فقط در تسکین این

دردها موثر است و متغیر مهم در تاثیر همه بیماراست نه

نوع درد. (1997 دکتر اورنه می گوید : این خواب در مکانیزمهای

فیزیولوژیکی اساسی موثر نیست و اثرش فقط در عناصر ذهنی

گزارش دهنده درد است یعنی شخص در حال تجربه درد هست ولی

می تواند در گزارش آن به خود آگاه وقفه ایجاد کند.)

(1980دکتر فون دردوز و دکتر فون دیک می گویند: در مورد درد

سوختگی هم با مطالعه بیست و هشت مورد موثر بوده ولی با این

حال مدرکی دال بر اینکه بتواند فرآیند بهبودی را سرعت ببخشد

وجود ندارد.

6- دکتر لیبولDr.liboul  در مکتب نانسی

سال 1859 در اطراف شهر نانسی فرانسه تحت تاثیر گزارشی

درباره یک عمل جراحی به کمک هیپنوتیسم مصمم می گردد

فعالیتهای ؛ جیمز برید ؛ را از سر بگیرد و روش او کم کم به

سوی تلقین کلامی تحول می یابد.

در مکتب او به توصیه های ؛ جیمز برید ؛ به تمرکز چشمی اعتناء

شده به تلقین عوارض خواب نیز اهمیت داده می شود همچون سنگین

شدن پلکها، کرخ شدن دست و پا و ضعیف شدن حواس او با درمان

یکی از همکاران خود بنام؛ دکتر برنهایم ؛ شهرت یافت. در مقاله ای

با عنوان ؛ استخراج نیروی خنثی کنند ؛ در نشریه مانیه تیسم می گوید:

اینک وقت آن رسیده که از متهم کردن یکدیگر به ساده لوحی و باورهای

تخیلی دست برداریم و به نوعی توافق برسیم.

7- شارکو Dr. sharkow در مکتب سالپتری یر

سال 1878 در مقام متخصص اعصاب یک بیمارستان بزرگ در

پاریس به کسب تجربه هایی همت گماشت که در حقیقت پایه های

روانشناسی تازه ای را استوار می ساختند بنام ؛ روانشناسی توام

با مطالعات آسیب شناختی ، او تجربیاتی نیز در مورد مانیه تیسم

و فلز درمانی انجام داد. او در اواخر عمر نسبت به درستی و

قاطعیت تجربه هایش شک کرد که نکند نتیجه تلقین بوده ولی پیش

از آنکه فرصت یابد تجدید نظری در روش های خود به عمل آورد

مرگ او را در ربود.

علم بیش از شارکو شاهد حرکت های جسته گریخته ای بوده که از

آنجمله می توان یاد کرد از ؛ دکتر هوسون 1832؛- ؛ دکتر آزام

1840؛ - دکترمایو 1850؛ در یک نومنه تجربی پرفسور یو. اف.

بارت فیزیکدان بزرگ انگلیسی می گوید:

من چیزهایی را که درون قفسهیه آشپزخانه برداشته بودم روی

میز کنار دست خود جای دادم سپس پشت سر دختر بچه ای که

چشم هایش را به دقت بسته بودم ایستادم و اندکی نمک به دهان

خود گذاشتم. دختر بچه بی درنگ تف کرد و با اعتراض گفت

چرا نمک در دهان من می گذارید سپس اندکی قند چشیدم و دخترک

گفت شیرین است. من دست خود را بسوی یک شمع افرخته

نزدیک کردم و گذاشتم اندکی بسوزد دخترک در همان لحظه از

جای خود جست و فریاد برآورد که دستم سوخت آثار درد

بطور روشن از چهره اش هویدا بود.

 

                                       (ادامه دارد)

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالحکیم          فصل ششم (قسمت هیجدهم)

سالروز ولادت با سعادت حضرت مسیح (ع) را به

محضر آقا امام الزمان(عج) و تمام مسیحیان و

مسلمانان جهان و شما دوستان گرامی تبریک

و تهنیت عرض می نمایم.

2- دکتر ؛ مارکی دوپوی سگور ؛

یکی از هواداران مسمر با کشف پدیده خوابگردی ارادی که

در سال 1784 به اطلاع مسمر رسید و بعدها برای نخستین

بار پیدایش نیروهای فوق عادی در حالت خواب مصنوعی

را کشف کرد.

چنانکه دکتر ؛ ژ.ر.راژر؛ در اثری پژوهشی تحت عنوان

؛ خواب مصنوعی ؛ سوفرولوژی و پزشکی به هنگام بحث

درباره کشفهای مارکی دوپوی سگور می نویسد:

مارکی دوپوی سگور مشاهده کرد که فرد مورد آزمایش،

هنگامی که به خواب مصنوعی فرو می رود از نوعی

پیش آگاهی خارق العاده برخوردار می گردد که به وسیله آن

می تواند اطلاعات جالبی در مورد بیماری شخصی خود یا

دیگران بدست آورد. او بود که پیش از همه اصلاح روشن

بینی را بکار برد؛ موضوع این بود که وی مشاهده می کرد

بیمارانی که به خواب مصنوعی فرو رفته اند هرگاه بیماران

دیگر را لمس کنند می توانند عضو ناسالم آنان را به دقت

تعیین نمایند. یکی از بیماریهایی که با خواب مصنوعی درمان

می شد می گفت هرگاه دستم با قسمتهای رنجور بدن کس دیگری

تماس می یابد در همان قسمت از بدن خودم احساس ناراحتی می کنم.

3- پیروان مسمر شکل جدیدی از مسمریسم را در سراسر فرانسه

گسترانیدند که در آن سروش یا خبردهنده دیگر خود شخص خواب

کننده نیست بلکه فردی است که وی را به خواب برده اند و در این

سبک برانگیختن تشنجها و حالتهای تیخیری کاری بیهوده است.

4- در سال 1813 کشیشی به نام ؛ آبه فاریا ؛ یک درس همگانی

خواب مصنوعی که در آن زمان؛ مانیه تیسم (Magnetism)

نامیده می شد ترتیب داد. وی پیشگام ؛ تلقین ؛ است و پایه گذار

روش مشهور ( بخوابید ... بخوابید ...) که بعدها همین روش در

دست افرادی همچون ؛ بارون دوپوتت و دکتر برتران و لافونتن ؛

به نتایج قابل توجهی رسید ولی ابزار نامطمئنی محسوب می گردد.

دکتر برتران می گوید که خیره شدن به هر چیز بی اهمیتی ممکن

است به نوعی خواب آلودگی بیانجامد.

5- دکتر ؛ جمیزبرید؛

جراح اهل منچستر در حدود سال 1840 هیپنوتیسم را کشف کرد

و تاثیراتش را از کارهای نمایشی لافونتن گرفت. او هیچگونه

اعتقادی به ؛ سیال مغناطیسی ؛ و ؛ هیجانهای تسخیری ، نداشت

او گمان می کرد خستگی عصبی ناشی از تمرکز مداوم خواب آور

است و بهمین جهت پدیده مورد بحث را ؛ هیپنوز یا هیپنوتیسم ؛

نامید که مشتق کلمه یونانی Hypnos به معنی شیطان خواب.

او نتیجه پژوهشهای خود را تحت عنوان نوروز و هیپنولوژی

منتشر ساخت که همین پژوهشها مبنای فعالیتهای محققان

پس از او شد.

 

                                       (ادامه دارد)

 



هوالجمیل فصل ششم (قسمت هفتم)
- سال 1987 تا امسال بیش از دویست عمل پیوند مغزی
موفق در سراسر دنیا انجام گرفته و تقریبا تمام کشورها
دراین موفقیت سهمی پیدا نمودند.
6- سال 1988 گروه تحقیقاتی سوئدی با تزریق یکی از
مواد مهم شیمیایی مغز یعنی پروتئین کلیدی بنام N.G.F
- فاکتور رشد عصب – اثبات کردند که جریان فقدان
حافظه در موشها را می توان معکوس ساخت و همچنین
آسیب مغزی مرتبط با ؛ آلزیمر؛ را هم می توان به همین
روش معالجه نمود.
7- سال 1989 تیم تحقیقاتی دیگری از سوئد کشف کرد
که سلولهای عصبی را روی شبکه چشم می توان پیوند
زد با اینکه سطح شبکه فقط امتداد و گسترش عصب
بینایی است پس باین ترتیب ثابت می شود که نوزایش
مغزآدمی نیز ممکن است.
از سن دو سالگی نورون های مغزی کودک کامل می شود،
تا سن سی سالگی رشدش تمام شده، کاهش شروع
می شود وافراد سالیانه هیجده میلیون نورون و در طول
مدت زندگی یک میلیارد نورون را از دست می دهند چرا
که این نورونها دوباره تولید نمی شوند بنابراین از بین
رفتن هرسلول مغزی دائمی است و انحطاط مغز دارای
اعتبارعلمی است در نتیجه رسیدن به سن و سال پیری
مستلزم کم حافظگی، کاهش میزان قدرت استدلال و
ضایعات هوش می باشد این ترتیب مبنای نظریه های
گذشت است، اما امروز معلوم شده که این فرضیه پایدار
معتبر، نادرست است چرا که :
1- به جز کسانی که دچار اختلالات روانی مثل تنهایی،
افسردگی و یا نبودن انگیزه های بیرونی هستند. هشتاد
درصد از آمریکایی های تندرست در رسیدن به سن
کهولت دچار کمی حافظه نمی شوند. شاید در ضبط
اطلاعات تازه، توانایی حافظه (حافظه کوتاه مدت )
کاهش یابد اما در مقابل توانایی آنان در بیاد آوردن
اتفاقات گذشته( حافظه بلند مدت) تقویت می شود و
بهتر از جوان ها هستند.
2- کهن سالهای سالم پس از تمرین روزانه چند دقیقه ای
تقویت حا فظه کوتاه مدت با جوان ها برابری می کنند.
3- بنابر عادت ذهنی تا زمانی که ذهن شخص، فعال
باشد به همان میزان دوره جوانی و میان سالی هوش و
حافظه خود را در پیری هم حفظ می کند.
پس این نظریه که می گویند از سی سالگی حافظه و
هوش رو به کاهش است بصورت یک قانون کلی
قابل قبول نیست.
 
 
                                                       (ادامه دارد)
 
 


هوالرحمن فصل ششم(قسمت ششم)

فرارسیدن حلول ماه مبارک رمضان را به پیشگاه اقا

امام الزمان(عج) و تمام شما دوستان گرامی تبریک

عرض کرده وآرزوی توفیق عبادت وبندگی خالصانه

ودرک معنوی این ماه مبارک را برایتان آرزومندم.

E- در این مقدمه با جهان پیچیده درون خود و نقش شعورو

آگاهی در آن آشنا می شویم.

در بدن یک انسان بالغ نزدیک پنجاه تریلیون سلول وجود دارد

که در روند تکامل خود لحظه به لحظه رشد کرده تا جایی که

به نوعی هشیاری پایدار، نیرومند، سراسری و مرتبط دست

یافته اند.

در این حرکت پویای دیدنی گر چه بدن همچون جمادی در حال

سکنت و سکون و ایستایی است ولی در حقیقت رودی اهل حرکت

و در عین پایندگی دارای پویایی است چرا که طبق مشاهدات

جهان دانش پوست این بدن هر سی روز یکبار عوض می شود لایه

داخلی معده هر چهار روز یکبار تازه می شود، سلولهای کبدی هر

شش هفته یکبار نو می شوند، استخوان بندی بدن هر سه

ماه یکبار تغییر می کند. مغز نیز که بظاهر سلول های

مرده اش جدید نمی شوند ولی محتوای کربن، نیتروژن

واکسیژن آن در طول یکسال عوض می شود. در کل

نود وهشت در صد از تمام اتم های بدن در طی

سیصد وشصت و پنج روز تغییر می کند.

اما برویم سراغ بحث اصلی یعنی مغزوسلولهای مغزی :

?- در سال 1912 اولین پیوند مغزی پیوسته؛ الیزابتدان؛

در انستیتوی راکفلر صورت گرفت وی سلولهای عصبی

را به مغز یک موش پیوند زد. تاپیش از آن این پیوند از

جمله داستانهای علمی تخیلی محسوب می شد یعنی مغز

از درمان خود عاجز بود و تمام آسیب های مغزی

اعم ازتصادفات یا بیماری ها غیر قابل برگشت

وترمیم تشخیص داده می شد.

2- در سال 1969 ؛ گادفری ریزمن؛ محقق دانشگاه

کمبریج با استفاده از میکروسکوپ الکترونی اثبات کرد

سلولهای عصبی آسیب دیده می توانند رشد و نمو تازه

بیابند.

3- در سال 1985 اولین پیوند موفق مغزی بر روی

انسان انجام شد و تمام گذشته ها را به فراموشی سپرد.

4- در سال 1986 دکتر؛ اینیاسومادرازو؛

جراح اعصاب مکزیکی همه زمینه های تحقیقاتی درباره

مغز را به اوج خود رسانید او موفق شد سلولهای سالم

جدیدی را در مغزبیماری مبتلا به پارکینسون کاشته

وپیوند زند و آن بیمار هشتاد و پنج درصد عملکرد

طبیعی خود را بازیافت او می گوید: مغز نه تنها قادر

به درمان خود است بلکه نسوج دیگر اعضاء را هم

می پذیرد همچنین از شخص دیگر وحتی جنین

خوک برای پیوند قبول سلول می کند.



هوالمجید فصل ششم‌(قسمت سوم)

سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان را به

محضر آقا امام الزمان(عج) و تمام مسلمین و محبین آن

حضرت و شما دوستان گرامی تبریک و تهنیت

عرض می نمایم.

اما اینک شرح مراسم:

محیطی شبیه یک شبکده معمولی دور تا دور آن حدود سی نفر

از آقایان بسیار منظم و خوش پوش همراه با بانوان با وقار و

پوشیده در لباسهای بلند به مزه مزه کردن یکی از غذاهای محلی

هائیتی مشغول اند. این جمع چندان راحت به نظر نمی رسند گویی

همه در انتظار چیزی هستند، رفتار پیشخدمت ها غیر عادی است

همه بیش از حد راحت به نظر می رسند.

کوچکترین اثری از چاکری و نوکری در کردار آنان نسبت به کسی

به چشم نمی خورد بیشتر آنان زنان بسیار جوانی هستند که آرامش

و آزادگی عجیبی از حرکات و رفتارشان احساس می شود دکور

محوطه در مجموع آرامش بخش است بدون عناصر تزئینیاتی

چشمگیر احساسی غیر عادی به انسان دست می دهد، سه طبل

بزرگ در انتهای محوطه نمایش قرار می دهند و دو طبل زن در

پشت طبلها،ضربه های خود را روی پوستی که بر تنه تو خالی

درخت کشیده شده است فرود می آورند.

ضرب موزون و کم و بیش آرامی به گوش می رسد. این ضرب،

بمدت شش ساعت بدون وقفه همه ما را در خود می گیرد پیش

خدمت ها با لباسهای جین، رفته رفته گام های موزن بر می دارند

و چیزهایی زیر لب زمزمه می کنند یک زن سیاهپوست که بسیار

زیباست با لباسی ارغوانی رنگ از این میز به آن میز می رود و

می خواند ولی گاه به گاه با زبانی ناشناخته سخنانی با میهمان ها

رد و بدل میکند و تبسمی بر لب دارد همانند کسی که آدمی را به

مبارزه می طلبد.

پس از چند دقیقه همه باید برخیزند بعضی ها طفره می روند، آنها

را به طرز ظریفی گوشمالی می دهند همه حس می کنند که باید از

حالت تماشاگر خارج شوند و به بازیگران بپیوندند همه بی اختیار

با آهنگی موزون دست می زنند بعد چیزی شبیه رقص عمومی آغاز

می شود هر کس به سبک و حال خود می جنبد. زنانی را می بینی که

گربه وار چشم بر همه می نهند و به حالتی رویا مانند فرو می روند.

مردی چاق و مضحک دستهای آویزان خود را به نوسان در آورده است.

اهل راز یا؛ هونسی ؛ ها که همان پیش خدمتها بودند محیط را گرم

می کنند و با مهربانی به این جماعت کوچک که تا حدی منقبض و

بسته است می آموزند که چگونه خود را با آهنگ طبل ها رها کنند.

اینک همه در یک حلقه بزرگ دست به دست هم داده اند و احساس

جریانی در حلقه می کنند سپس همه دراز می کشند و شروع می کنند

عقب عقب حرکت کردن و به شدت با یکدیگر برخورد می کنند.

ضربه های هوسنیها که به تکنیک کار آشنا هستند بسیار شدید و پرزور

است همه عرق کرده اند و کفش و کت و کراوات را درآورده اند

ناگهان همه چیز متوقف می شود.

(ادامه دارد)



Weblog Themes By Pichak

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

لینک های مفید

درباره وبلاگ


محمد رهگذر
این وبلاگ به توصیه استاد عزیز دکتر سید علی اکبر هاشمی جهت استفاده دوستان از نوشته های و تحقیقات ایشان بنا گردید.

بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 157279