سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سبک جدیدی از زندگی

آخرین مکمل های پزشکی در درمان ب ...

هوالطاهر    فصل نهم قسمت (سوم)

 

در پستهای قبلی خواندیم گوشه بسیار بسیار کوتاهی از قصه درد و درمان از

 درمانهای پزشکی و غیر آن.ذکرنام و بخشی خلاصه از مکانیزم آنها ، اما برای

 ارزیابی هر کدام چندین جلد کتاب قطور نیز کم است ولی آنچه ما در بخش بررسی

 و نقد مدنظر داریم فقط یک چیز است و آن هم اینکه تمامی این تکنیک ها گرچه برای

 ارائه یک مدل سالم جهت بشر صنعتی لازم است ولی به تنهایی کافی نیست حتی اگر

  تمام آنها را هم بر روی هم جمع کنیم باز هم گویی گوشه ای از کار لنگ است که

 دربخشهای آینده به آن می پردازیم.

 اینها همه نگرش تا قبل از سال 1987 م است که دو علم پزشکی و فیزیک کوانتم از

 یکدیگر جدا بودند. اما از زمانی که “ ژاک بن و نیست Dr. jacgues Benveniste

 ایمنی شناس فرانسوی آزمایش هایش را مطرح کرد از لحاظ دیدگاهی غیر کوانتومی

 همه چیز را به هم ریخت. یک پادتن معمولی بنام “IGE  در معرض گلبولهای سفید

 معینی در خون بنام “بازوفیل ها “ قرار دارد. فعل و انفعال داخلی این دو کاملا شناخته

 شده است.( پادتن IGE محکم به نقاط گیرنده مشخصی چنگ می زند و منتظر می ماند

 در انتظاریک مولکول متجاوز شناور در خون که می باید در مقابل آن به دفاع پرداخت

 در این مورد عنصر متجاوز یک میکروب نیست بلکه یک آنتی ژن است یک ماده که

 موجب حساسیت ( آلرژی) می شود.)

 بازوفیل یک ماده شیمیایی بنام “  هیستامین” را رها می سازد که موجب تورم،

 سرخی پوست، خارش و نفس تنگی می گردد که مشخص کننده حمله حساسیت است

 نکته مرموز در آلرژیها این است که آنتی ژنهای متجاوزی که وارد بدن می شوند به

 طورکلی مواد بی ضرری هستند ( غبار، گرده، پشم، ...) با این همه، سیستم ایمنی بدن

 همچون بدترین و کشنده ترین دشمنان با آنان رفتار می کند. “ دکتر ونیست”  مقداری از

 سرم خون انسانی آکنده از گلبول سفید و (IgE) را با یک محلول تهیه شده از خون بز

 که یقین داشت باعث رها شدن هیستامین خواهد شد را با هم مخلوط کرد محلول دوم 

 حاوی یک آنتی ژن ضد (IgE)  بود که معرف سم زنبور، دانه گرده یا آنتی ژن هاست.

 هنگامی که (IgE) و آنتی ژن ها ضربه خود را وارد می کردند واکنش درون لوله

 آزمایش عینا همانند واکنش در فردی بود که دچار آلرژی شدید باشد و مقادیر زیادی از

 هیستامین تولید شد. سپس دکتر ضد آن را ده بار رقیق تر کرد و دوباره آن را اضافه کرد

 واکنش عینا همان بود بارها و بارها رقیق کرد تا به نیم رسید، باز هم واکنش همان بود

 این مساله بسیار عجیب و تعجب آور بود چون بسیار فراتر از حدی رفته بود که محلول

 بتواند از لحاظ شیمیایی فعال باشد. تصمیم گرفت و ضد (IgE) را هر مرتبه صد بار

 ضعیف تر کرد تا جایی که پی برد مطلقا ضد (IgE) دیگر وجود ندارد. آخرین رقیق

 سازی حاوی یک بخش پادتن در مقابل 120 بخش آب بود وی با استفاده از یک عدد ثابت

 بنام “ عدد اوگادرو “  از لحاظ ریاضی ثابت کرد که وجود یک مولکول آنتی ژن در آب

 غیر ممکن است. هنگامی که محلول را که اکنون فقط آب مقطر بود اضافه نمود دوباره

 واکنش هیستامین به همان قدرت پیشین ظاهر شد. دکتر این آزمایش را هفتاد بار دوباره

 سازی کرد و از دیگر گروهای تحقیقاتی هم در خواست کرد که آن را در کانادا، اسرائیل

 وایتالیا تکرار نمایند و همگی به همان نتیجه رسیدند که :

 می توان با یک آنتی ژن که وجود خارجی هم ندارد و فقط شبح آن در حافظه بدن مانده

 سیستم ایمنی بدن را به کار انداخت.

 خود دکتر گمان می کند که شاید، آب حاوی نقشی شبحی از مولکول هایی است که قبلا در

 آب بوده اند و اینک وجود ندارند. هر چه باشد این آزمایش دروازه کوانتم را به وضوح

 گشوده است.

 

                                                       ( ادامه دارد)

 



آخرین مکمل های پزشکی در درمان بیماریهای روانتنی

هوالشفیق   فصل نهم (قسمت دوم)

 

2- کایروپراکتیک Cheiropraktik

در لغت از دو کلمه یونانی Cheir بمعنی “ دست “ و Praktikos بمعنی

“ انجام شده توسط “ می آید و اطلاق می شود بر تکنیکی که با دست کاریهای

بدن می تواند دردهای متنوعی را از بین ببرد. ابداع کننده این تکنیک

“ دانی یل دیوید پالمر” یک غیر پزشک کانادایی است که توانست با دستکاریهایی

بر گردن سرایدار محل کارش هفده سال کری او را شفا دهد او توجیه می کند

که یک دررفتگی در ناحیه ستون مهره های گردنی باعث درد و عدم انتقال

تکانه های شنیداری بوده است.

استیل و پالمر با همکاری هم کالجی زدند که این دو تکنیک را با هم تلفیق کرده

و به دانشجویان خود در این رشته گواهی نامه اعطا می کنند آنهم بعنوان

حرفه ای غیر پزشکی. اما در سالهای اخیر استئوپاتها و کایروپراکتیک ها

مثل دارندگان دکترای پزشکی مجوز مطب زدن دارند بخصوص در آمریکا

بویژه در کالیفرنیا طبق آمار بیان شده هر ساله هشت میلیون آمریکایی به

بیست و پنج هزار کرایروپراکتور رجوع می کنند.

3- ماساژ

که عبارت است از دست کاری قاعده مند بافتهای نرم بدن با مفاصل که

در چین و هند قدمتی پنج هزار ساله داشته و در یونان به سال 430 قبل از

میلاد مسیح بدست هیپوکراتیز می رسد. از انواع تخصص یافته تر ماساژ

می توان فشار درمانی چینی و شیاتسو ژاپنی را نام برد یکی از ماساژهای

پیشرفته ؛ رفلینگ ؛ از ابداعات ؛ آیدارلف؛ می باشد که یک بیوشیمیست

است می گوید:

؛رلفر؛ چسبندگی های بین عظلات و بافت همبند احاطه کننده آنها را از بین

برده این فرآیند به عظلات اجازه می دهد نرم تر کار کنند.

4- تحریک الکتریکی اعصاب ماوراء پوستی

این تکنیک از دهه 1970 شروع شد و مهمترین موفقیت آن در مورد بیماران

التهاب مفاصل و تسکین درد زایمان بوده است گرچه موثرتر از دارو درمانی

و جراحی نمی باشد ولی مداواشدگان با آن زودتر بعد از جراحی مرخص می شوند

کمتر دارو مصرف می کنند و تسکین درد زیادی نیز موجب می شود.

5- هنر درمانی Art-Therapy

موسیقی در بسیاری از کشورها برای تکمیل سایر روشهای معالجه به کار می رود

که به آرامش انسان یاری می رساند و فعالیتهای سیستم عصبی را یکپارچه می کند.

گوش دادن به موسیقی تنشهای بدنی و روانی را می زداید در این روش موسیقی به

دقت انتخاب می شود تا با سلیقه روانی بیمار سازگار باشد ممکن است آهنگی برای

شخصی ملایم  و آرام باشد و برای دیگری شاد و پر تحرک.

نقاشی نیز روش درمانی و هنری دیگری است که ممکن است ذهن مشوش را مرهم

باشد. نقاشی مانند موسیقی به طور خلاقانه ای برای هر کسی که با آن در اوقات

فراغت دمساز است آرام بخش می تواند باشد.

                                                                ( ادامه دارد)



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی ...

هوالحاکم           فصل هشتم

گیاه پزشکی      Herbal Medicine

کاربرد طبی گیاهان دارویی قدمتی باندازه خود طبابت دارد.گذشته از آنچه

در جهان شرق می گذرد و پیشرفت های چشمگیری که در رشد و توسعه

این تکنیک داده شده است در جهان غرب تا شروع قرن نوزدهم میلادی بخش

اعظم طب را تشکیل می داد. سال 1803 داروساز آلمانی ؛ فردریک سرتویرنر؛

مورفین را از تریاک خام جدا کرد و از آن به بعد در آمریکا و اروپا به این

جداسازی مواد موثر از گیاهان مشغول اند چون موثرتر از خود گیاه بود.

در طول پنجاه سال بعد هزاران دارو از گیاهان استخراج گردید و بطور

مصنوعی ساخته شد در سال 1960 گیاه پزشکی بصورت یک کنجکاوی

تاریخ در آمد و در سال 1970 از نو احیاء شد علت اصلی احیاء آن هم

اثرات جانبی داروهای شیمیایی بود که باین صورت واکنش خود را نشان داد.

به تازگی موج جدیدی که از عوامل متعددی ناشی می شود و در گفتار بعدی

مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد باعث شد رغبت پرتوانی متوجه کشت

و تولید انبوه و شبیه سازی گیاهان دارویی در غرب ایجاد شده و پیوندی

بین شرق و غرب در این باب خود را بوضوح نشان می دهد.

فصل نهم        

آخرین مکمل های پزشکی در درمان بیمیاریهای روان تنی

1- استئوپاتی ( Osteopathy)

در لغت به معنی بیماری استخوانی است و ابداع کننده آن ؛ تنروتیلوراستیل،

است او در اصل پزشک است ولی دلسرد از داروهای تجویزی شیمیایی به جا

انداختن رو آورد.

استئوپاتی می تواند با توجه به آناتومی سالم استخوان، عضلات و اعصاب و

برگرداندن بدن به حالت سالم خود دردهایی مثل مشکلات مفصلی همچون

کمر درد و خشکی گردن را درمان کند همچنین به خاطر ارتباط سیستم عصبی

با تمام بدن در تمام بیماریها مثل: ذات الریه و اسهال هم موثر است، افزایش

کارایی موضعی سیستم گردش خون و سیستم عصبی از دیگر خدمات این

تکنیک است.

                                                              (ادامه دارد)

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی فصل هفتم

هوالمصور             فصل هفتم

 

همئوپاتی ( Homeopathy )

 

‌‌‌‌A- مشتق از کلمه یونانی Homios بمعنی مشابه و Pathos بمعنی رنج بردن

یعنی احساس درد مشابه

B- ابداع پزشک برجسته آلمانی ؛ ساموئل هانه مان(Dr.Samuel Hahnemann)

C- اصول بنیادی روش همئوپاتی.

- هر چیز، شبیه خود را درمان می کند.

- هرچه مقدار داروی تجویز شده کمتر باشد درمان نیرومندتر است.

- تنها یک درمان، در یک زمان معین برای هر فرد مناسب است.

 یعنی همئوپاتی در مقابله با همه بیماری ها از روش ؛ بن ونیست ؛ استفاده می کند

   بیمار با مصرف مقادیر ناچیزی از مواد مضر سیستم ایمنی بدن را بکار می اندازد

    تا اگر مرضی وجود داشته باشد از بدن رانده شود به خلاف واکسیناسیون که اساس

    آن بر ارگانیسم های واقعی است که موجب بیماری می شوند در ضمن در همئوپاتی

    بر نشانه های بیمار تکیه نمی شود. پزشک همئوپات در استفاده از سیستم پرداخته

    سموم و گیاهان سمی که نشانه های بیمار را تقلید می کنند مزه آنچه را که می خواهد

    درمان کند به بدن می چشاند.

بطور مثال در مقابله با خستگی و کج خلقی مزمن، از دانه های آسیاب شده ؛ناکس ومیکا؛

(Nux Vomica) که حاوی ؛ استر کنین ؛ می باشند و همان نشانه ها را تولید

می کنند استفاده می شود در واقع آزمایش ؛ بن ونیست ؛ ثابت کرد که بدن می تواند

در مقابل مقادیر نا چیزی از مواد بیگانه واکنش نشان دهد و باین ترتیب نه کل منطق

همئوپاتی بلکه گوشه ای از آن تائید نمود و بقیه اصول آن همچنان مبهم و دو پهلو

 باقی مانده است.

قضیه از آن موقعی شروع شد که ؛ هانه مان ؛ می خواست علت تاثیر پوست خشکیده

تنه درخت گنه گنه را دردرمان مالاریا توضیح دهد قبلا اعتقاد بر این بود که تلخی آن

علت اصلی است ولی وقتی خود او مقداری از پوست را خورد و آثار مالاریا در او پیدا

شد باین نتیجه رسید که ماده ای که علائم ویژه ای را در فرد سالم ایجاد می کند می تواند

بیماری فردی را که از همین علائم رنج می برد را هم درمان کند.

در طول پنجاه سال بعد همین آزمایش روی نود گیاه دیگر تجربه شد. ؛هانه مان؛ این

آزمایشها را ؛ اثبات؛ و سری علامت های ایجاد شده را ؛ تابلوهای دارو ؛ خواند.

امروزه بیش از دوهزار ماده گیاهی، حیوانی و معدنی مورد استفاده این روش قرار

می گیرند بعنوان مثال در سال 1900 بیست و دو کاج پزشکی همئو پاتی و چهارده

هزار تا پانزده هزار پزشک همئوپات یعنی یک ششم کل پزشکان آمریکا باین روش

مشغول بودند. از سال 1900 تا 1970 این رشته در فرانسه، آلمان ، هند ، آمریکا

جنوبی، انگلیس جا باز کرد ( تمام پزشکان سلطنتی همو پات بودند) ولی در آمریکا

رو به افول گذاشت تا سال 1971 جذابیت خود را در آمریکا دوباره بازیافت.جای پای

این تکنیک را می توان در کتاب های ؛ هیپو کراتیز ؛ و یا ؛ پاراسلوس ؛ پزشک آلمانی

قرن شانزدهم مشاهده کرد.

سال 1980 در نشریه علمی و معتبر داروشناسی انگلیسی شفا بخشی های همئوپاتی

را در معالجات التهاب مفصلی شبه روماتیسمی آورده است با اینکه ماده درمانی

آنقدر رقیق می شود که کمتر اثر شیمیایی آن می تواند تاثیر بگذارد.

 

 



فراروانشناسی در شاخه سوفرولوژی

هوالحق              فصل ششم(قسمت سی دوم)

اینک ما در آستانه مرزی هستیم که عرفان را از فراروانشناسی و ارتباطهای انسانی

را از عرفان جدا می سازد و با این وصف هر یک از این دو قلمرو روشنی بخش

دیگری است.

فراروانشناسی به اثبات می رساند که موجود انسانی این من گمشده در دنیایی ستیزگر

و بیگانه نیست همچنان که عرفان میدانهای شناخت دیگری یافته که در قلمرو آنها

توانایی های فوق عادی امری روزانه است هیچ کس الزامی به گذشتن از این حد ندارد.

شاید عرفان راستین امروز، توان فوق عادی فردا باشد و توان فوق عادی دیروز

فراروانشناسی فردا.

چوپانها و کشاورزان که معمولا با سواد هم نیستند دارای چنین درجه ای از اصالت

و پاکی روحانی معنوی هستند که برخی از مردان معنوی ممکن است به آنها حسادت

نمایند و حسرت آنها را بخورند این به آن علت است که آنها فرصت و زمان تنها ماندن

با خود را دارند، فرصت اندیشه، فکر و حس. و هنگامی که از فکر و خیال خسته

می شوند ذهنشان خالی از هرچیز دیگر می گردد و افکار و اندیشه هایی را که از

ماوراء می آید می گیرند. بگونه ای که می توانند سرطان های قابل درمان مثل

؛ لوسمی لنفوسیتیک ؛ یا ؛ لنفوم هوجکین ؛ و حتی سرطانهای غیر قابل درمان مثل

سرطان های ریوی و مغزی را درمان کنند.

این در حالی است که 99/99٪ از بیماران سرطانی که تحت مداوا قرار نگرفته اند

در عرض شش ماه و آنهایی هم که تحت درمان قرار گرفته اند با کاربرد حداکثر

روشهای درمانی نود درصدشان هم پنج سال زنده نمی مانند ولی عجیب است

بدانیم که طبق آمار سال 1985 یک بیست هزارم کلیه بیماران سرطانی درمان خود

بخود داشته اند آن هم بدون هیچگونه استفاده از فراورده های طب صنعتی بلکه

فقط و فقط آنچه باعث بهبودی آنها شده بهره وری از امکانات جهان پیچیده

درونی شان بوده است.

در این میان گر چه اندیشمندانی همچون ؛ دکتر مایکل لرنر؛ نتوانسته اند به نتایج

مناسبی بصورت سیستماتیک برسند ولی شواهد تجربی بحدی است که ما را مجبور

به قبول با چشم و گوش بسته می کند.

آنچه حائز اهمیت است این است که هر چه بشر بیشتر و پیشتر می رود عقب

بودنش را در شناخت خود و استاد قدیمی اش طبیعت بهتر می بیند.

بقول استاد کریشنامورتی:

ذهن اکثر ما شلوغ و پر سر و صدا است همیشه در مورد چیزی با خود حرف

می زند یا سعی به انجام چنین کاری دارد... همیشه پر صدا و در حال حرکت

است ... عمل ما از همان مغز پر سر و صدا نشات می گیرد. هر عملی که از

سر و صدا ناشی شود، سر و صدا و گم گشتگی بیشتری را بوجود می آورد. از

آنجایی که زندگی یک حرکت است پس اگر معنی واقعی ارتباط داشتن، مشکل

برقراری ارتباط و غیر کلامی بودن ذهن را مشاهده کرده و بیاموزید در عمل

خود طبیعی و آزادانه رفتار خواهید کرد و به راحتی و بدون هیچ تلاشی در

موقعیت ارتباط و مشارکت با طبیعت قرار می گیرید در چنین شرائطی در

می یابید که نه تنها با طبیعت و دنیا و هر آنچه در اطرافتان است بلکه با خودتان

نیز مشارکت دارید، همدلی و مشارکت با خود یعنی قرار گرفتن در سکوت کامل

تا ذهن قادر باشد در مورد هر چیزی از توان خود استفاده کند و از همین جاست

که عمل پاک وبی سر و صدا ناشی می شود تنها با تهی شدن ذهن است که عمل

خلاق و پاک تحقق می یابد.

بهمین جهت بشر متمدن هنوز مشکلات خود را حل نکرده است چرا که نحوه

زندگی توام با صلح و آرامش در جهان ، ایجاد همبستگی بین تمام انسانها و

چگونگی برقراری تماسی صمیمی با طبیعت را نیاموخته است حتی هنوز

عشق را نفهمیده و آنچه را که همیشه تحت عنوان عشق می پنداشته نوعی

کامرواسازی و انتفاع بوده است.

 

                                                  



Weblog Themes By Pichak

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

لینک های مفید

درباره وبلاگ


محمد رهگذر
این وبلاگ به توصیه استاد عزیز دکتر سید علی اکبر هاشمی جهت استفاده دوستان از نوشته های و تحقیقات ایشان بنا گردید.

بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 158247